بررسی تأثیر آموزش تفکر خلاق و نقاد بر کمال گرائی دانش آموزان دوره ابتدایی ملاکهای خروج از پژوهش- شبکه ای
- لیست
نمایش یک نتیجه
- شبکه ای
- لیست
نمایش یک نتیجه
- مشاهده سریعمشاهده سریعاضافه شد! مشاهده لیست علاقه مندی هامحصول از قبل به علاقه مندی ها اضافه شده! مشاهده لیست علاقه مندی ها
بررسی تأثیر آموزش تفکر خلاق و نقاد بر کمال گرائی دانش آموزان دوره ابتدایی
3500 تومانوضعیت محصول: موجود استاتمام موجودی
)بیان مساله تحقیق :
مقوله تربيت از ابتدايي و اساسي ترين نيازهاي زندگي بشري است و انسان در پرتو تربيت صحيح است كه به عنوان موجودي هدفمند و انديشه ورز به اهداف و آرمان هاي خود دست يازيده و قله رفيع سعادت مطلوب خويش را فتح مي نمايد(پور محمودی، 1390،ص10). خلاقیت از شگفتی هاي منحصر به فرد آدمی و از امتیازات اوست که بی تردید این توان شعاعی از قدرت مطلق خلاقیت باري تعالی است که در روان آدمی به ودیعه نهاده شده است و انسان را از رهگذر همین نشانه ها به صفات خالق رهنمون می گردد. در جهان کنونی پیشرفت وتوسعهکشورها به واسطه انسانهایاندیشمند، خلاق و مبتکری است که همواره با دید تیزبینانه وانتقادی خود مسائل جوامع خود را دقیق تجزیهو تحلیل می کنند آموزش خلاقیت و یا تربیت تفکر خلاق، به عنوان یکی از هدف هاي اساسی و شناخته شده تعلیم و تربیت، همیشه از حمایت عمومی برخوردار بوده است که با ايجاد شرايط، تجهيزات و امکانات لازم می توان به پرورش افراد خلاق پرداخت. رويكرد های انسان گرايانه در روانشناسي، تفكر و عملكرد خلاق را وسيله ای برای تحقق خود و رسيدن به خود شكوفايي مي دانند. متخصصان معتقدند که نیروی انسانی هوشمند و خلاق، شرط اساسی پیشرفت جامعه و دستیابی به بهره وری پایدار است. به همین جهت پرورش خلاقیت، مدت هاست در دستور کار نظام های آموزشی قرار گرفته و از این پس به شناخت عوامل مرتبط با خلاقیت توجه ویژه ای خواهد شد. به گفته اندرسن، خلاقیت در کودکان امري همگانی است. در حالی که در بین بزرگسالان تقریباً وجود ندارد. بنابراین، این سؤال پیش می آید که چه بر سر این توانایی عظیم بشر پیش آمده است؟(خانزاده، 1358). در کشور ما نیز با توجهبه روند فعلی آموزش و پرورش که در واقع با معضل حفظیات مواجه است یک نیازمندی جدی در زمینهیپرورش اندیشههایی خلاق و منتقداحساس می شود و باید این مسألهرادر نظام آموزشی کشور، جستجو کرد.دراین پژوهش با مطرح کردن نظریاتی از دو محقق یعنی « رابرت استرانبرگ » در بحث تفکر خلاق ودیگری « رابرت کارپلوس »در بحث تفکر انتقادی، آموزشاین دو شیوه از تفکر را بیان می کنیم . همچنین بادر نظر گرفتن این مسأله که در وضعیت علمی جامعهیکنونی ما تفکری ارزشمند است و باید جهت رشد بهآن جایگاه داده شود که سازندگی و تولید دربرداشته باشد.در این مورد شیوه تفکر افقی بادادن تواناییاحاطه بر موضوع و در نظر گرفتن همهجوانب امر در حل مسائل قدرت تحلیل را در دانش آموزان وسعت می بخشد و در شیوه دیگر یعنی روش ذهن انگیزی (کاوش ذهنی) دانشجویان باایجاد نشستهای علمی،در یک فضای بحث و گفت و گوی آزاد،سعی در بالا بردن روحیهنقد پذیری همدیگر دارند. بنابراین آموزش اصول صحیح فکری درنظام آموزشی کشور را باید به عنوان یک ضرورت مهم در نظر گرفت.آموزش دو شیوهاندیشیدن،یعنی تفکر خلاق و تفکرانتقادی در سیستم آموزشی رشته های علوم انسانی به عنوان یک نیاز احساس می شود. آموزش تفکرانتقادی یا تردید سالم که ویژگی آن تیزبینی دقیق، اصلاح و دوباره سازی مسائل است و در نظریه «رابرت کارپلوس » مطرح شده که با تجزیه و تحلیل چارچوبهای مسأله و نقادی کامل آنها از طریق تمرین مسائل وایجاد انگیزه در دانش آموزان برای انجام تحقیقات خارجاز کلاس درس قابل اجرا می باشد . آموزش تفکرخلاق نیز که با انعطاف پذیری و نوآوری روند حل مسائل راآسان میسازد،در نظریه«رابرت استرانبرگ» بیان شدهودر آن گسست باورهای علمی کهن،بارویکردی تازهبهایدههای نووامکان ایجاد تبادلاطلاعات بین اندیشههای بکر و محیط سنتی، نیاز بهآگاهیاز پیشینهافرادی که در صدد بسط و توسعه علومانسانیاند،حائز اهمیت می داند بنابراین در این پژوهش بر آنیم با بررسی تفکرخلاق و مؤلفه های آن، تأثیر آن را بر انتقادپذیری و کمال گرائی دانش آموزان بسنجیم.
نوع فایل :word
حجم :185کیلوبایت
تعداد صفحات : 13صفحه
**بعد از خرید فایل دانلود برای شما قابل مشاهده می باشد و همچنین لینک دانلود از طریق ایمیل و پیام کوتاه برای شما ارسال می گردد .
**در صورت بروز هر گونه مشکل در دانلود و یا خرید محصول با ما تماس بگیرید