مقدمه :
آنچه امروزه در دنیای معاصر کمبودش احساس میشود معنویت است. این خلأ در جهان غرب بیشتر است؛ چراکه آنان در مادیات و از معنویات فاصله گرفتهاند و در شهوات غوطهور شدهاند.در واقع یکی از بهترین راهها در برون رفت از این انحرافات، تغییر در دیدگاه افراد و مخصوصا دانش آموزان با تکیه بر مفهومی چون معنویت است.؛در این باب مایر و همکاران[۱] (۲۰۰۳)در بررسی رابطه مذهب با سلامت روان دریافتند کـه افراد مذهبی نمره های بالاتری در آزمونهای سـلامت روانـی و جسـمانی و نمـره هـای پایینتری در آزمونهای مربوط به اختلالات روانی کسب می کنند. آمرام و درایر[۲]( ۲۰۰۷ )نیز در تحقیقی نشان داده است که سلامت روانی و جسمی انسان با زندگی معنوی او رابطه مثبت دارد(غباری بناب و همکاران، ۱۳۸۶). اهمیت و ضرورت طرح موضوع معنویت و مذهب، به ویژه هوش معنوى، از جهات گوناگون در عصر جدید احساس مىشود. یکى از این ضرورتها، ظهور کشش معنوی و نیز جستوجوی درک روشن تری از ایمان و کاربرد آن در زندگی روزانه افراد است(وست، ۱۹۹۹، ترجمه اکبرزاده، ۱۳۸۸). از سوی دیگر، آموزش ” چگونه فکر کردن ” به دانش آموزان امری مهم است و تفکر منطقی و صحیح افراد را می توان منوط به داشتن ذهنیت فلسفی وی دانست.