اهمیت و ضرورت انجام تحقیق (شامل اختلاف نظرها و خلاءهای تحقیقاتی موجود، میزان نیاز به موضوع، فواید احتمالی نظری و عملی آن و همچنین مواد، روش و یا فرآیند تحقیقی احتمالاً جدیدی که در این تحقیق مورد استفاده قرار میگیرد):
متمدن شدن جوامع بشری امروزه در بهرهمندی از امکانات زندگی صنعتی و امروزی، سبب از بین رفتن و یا آمیختگی آداب و فرهنگ و زبان بومی آنها میشود. گویشها نیز یکی از قربانیان تمدن امروزیاند که برای پیشگیری از این پدیده بدیهی و اجتنابناپذیر میتوان با گردآوری و ثبت و ضبط آنها دستکم یادگاری از آن در گنجینۀ زبانهای ایرانی به جا گذاشت. گویشها امروزی به دلیل گستردگی روابط ، مهاجرت، آموزش و راهاندازی مراکز آموزشی گوناگون در هر شهر، درنتیجه ورود غیرگویشور به آن شهر، گسترشِ رسانه های گروهی همانند نشریات ادواری به ویژه روزنامه ها، رادیو و تلویزیون، سخن نگفتن پدران و مادران با فرزندان خود به گویش مادری، برخلاف گذشته، نداشتنِ ادبیات و دلایلی دیگر رو به نابودی گذاشته اند. و تحت تأثیر این عوامل به ندرت میتوان منطقه ای را یافت که دوزبانه نباشد. گاه گویشی چنان گمنام و تحت تأثیر تبلیغات شهرنشینی به ویژه مراکز استانهاست که معیار و حدی برای تشخیص درست آن و عنوان درست آن باقی نیست. ما در همین باره گویش گیلکی رودسر را مثال میزنیم که در بیشتر موارد همگان آن را با گویش گیلکی رشت اشتباه می پندارند، عمده د لیل این خطا سیاست و روش نادرست پرکاربردترین رسانۀ گروهی یعنی تلویزیون است که با وجود برداشتن گامِ مثبت راه اندازی شبکه های استانی و گفتوگو در آن به گویش همان استان، به ندرت و گاه هرگز سخنی، نقلی، نمایشی، سریال و اخباری به زبانِ دیگر گویشهای آن استان ندارد و سبب گمنامی در – نتیجه نابودی یک گویش میشود. بنا بر این ضروری می نماید که پژوهشگران و سخن شناسان گام در راه گردآوری و بررسی گویشها نهند چرا که جایگاه گویشهای ایرانی برای انجام و پیشبرد پژوهشهای ادبی، زبانی، تاریخی، جامعه شناختی و مردم شناختی و به طور کلّی ایرانشناسی ویژه و منحصربه فرد است و این همان خاصیت ذاتیِ زبان است. چرا که”کلمه به صورت نوعی نیروی آغازین درمیآید که سراسر هستی و عمل، از آن سرچشمه می گیرد(کاسیرر، ۱۳۹۰،ص۸۶). با “گویش شناسی[۱]“یعنی مطالعۀ نظام یافتۀ زبانها نه تنها می توان پژوهشهای ادبی و زبانی نوپدید انجام داد و عرضه کرد بلکه درجامعه شناختی و مردم شناسی نیز می توان با بررسی”جغرافیای گویشی[۲]“گویش منطقه ای[۳]“گویش روستایی[۴] “گویش شهری[۵]“گویش اجتماعی[۶]“سابقۀ تحصیل، شغل و دیگر مفاهیم فرهنگی و اجتماعی و آداب و رسوم و باورهای بومی و فرهنگ عامه و ناگفته ها را برداشت کرد و گسترش داد. این برداشت هم پژوهشهای ادبی و زبانی را سبب میشود و هم دیگر پژوهشهای ذکرشده را. گردآوری گویشها، فراهم آوردن مواد خام و اولیه است برای انجام پژوهشهای یادشده و همچون نردبامی است که بدون آن نمیتوان به اوج و اعتلای پژوهشهای ایرانشناسی رسید. صادق هدایت در فرهنگ عامیانۀ مردم ایران در این باره میگوید :ترانه های عامیانه و آوازها و افسانه ها، نماینده روح هنری ملّت می باشند و فقط از مردمان گمنام و بی سواد بهدست میآید. اینها صدای درونی هر ملّتی است و در ضمن سرچشمۀ الهامات بشر و مادر ادبیات و هنرهای زیبا محسوب میشود. به همین مناسبت امروزه در کشورهای متمدن اهمیت خاصی برای”فلکر[۷]“قایل میشوند(هدایت، ۱۳۸۳،ص۲۳۵). روشن است که مدخل و راه ورود به فلکلر و فرهنگ عامۀ اقوام ومناطق مختلف، شناخت گویش آنهاست. گویشها پیوند خود را با گذشته بیشتر حفظ کردهاند و هنوز زندهاند، ازاینرو ضرورت و لازمۀ گردآوری گویش ها بیش از پیش نمایان است و به همین روی است که در سالهای گذشته پژوهشهای گویششناسی، بیش از پیش افزایش چشمگیری یافته است. با گذشت سالهای بسیار از نشر دانش زبانشناسی هنوز بسیاری از زبانها و گویشهای ایرانی یا آن چنان که باید و یا هرگز بررسی نشده اند و ناگفته های بسیار دارند چرا که به اعتقاد نگارنده زبانشناسی هنوز سرگرم تعریف و منازعات صوری بر سر واژگان است. در این سرزمین کهن، گاهی قلمرو یک گویش به اندازه یک روستا است و از این رو تعداد گویشها بسیار است و بررسی آن امری ضروری است. از سویی دیگر بدیهی است که زبان ها در برخورد و رویارویی با یکدیگر دچار تغییر و دگرگونی می شوند. زبان گیلکی و گویش های آن نیز از این قاعده مستثنی نیستند. با نگاهی واقع گرایانه باید گفت که به دنبال برخورد زبانی ای که میان جامعه گیلک زبان و زبان فارسی وجود دارد، زبان فارسی به عنوان لایه زیرین زبان گیلکی و به تبع آن گویش رودسری به عنوان لایه زیرین عمل می کند. تغییر در ابزار و شیوه زندگی امروزی و از بین رفتن تدریجی روش های سنتی، مهاجرت به شهر ها، وجود رسانه های گروهی، افزایش سواد آموزی و دیگر تحولات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و اجتماعی و مانند آن همه و همه در زمره عوامل تأثیرپذیری گویش رودسری از زبان فارسی هستند(سمائی صحنه سرائی، ۱۳۸۷،ص۵) و این ضرورت انجام این پژوهش را می رساند چراکه امروزه دیگر کمتر شاهد آن هستیم تا کودکان به زبان مادری خود سخن بگویند بلکه والدین آنها همواره تلاش می کنند تا به زبان فارسی با آنان سخن گویند. گویی سخن گفتن به زبان فارسی برای فرزندشان تشخص، اعتبار و نوعی غرور اجتماعی و فرهنگی به بار می آورد و سخن گفتن به گویش رودسری برابر با شکستن این غرور است لذا می توان پیش بینی کرد که در آینده ای نه چندان دور شاهد زوال و نابودی این گویش به مانند بسیاری از گویش ایرانی باشیم.
|
[۱] dialectoloy
[۲] dialect geogaph
[۳] regional dialect
[۴] rural dialect
[۵] urbun dialect
[۶] social dialect
[۷] folk-lore
نخستین بار آمبرواز مورتن(Ambroise Morton) در سال ۱۸۸۵ میلادی آثار باستان و ادبیات توده رافلکلرنامید. فلکلر به مطالعۀ زندگی توده عوام در کشورهای متمدن می پردازد
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.