مقدمه :
مکاتب بزرگ فکری برای کسب شناخت هریک بر منابع و ابزاری خاص تکیه می کنند که از آن میان دو ابزار”عقل” و “عشق” مهم ترند. رابطه میان عقل و عشق و یا خرد و ایمان از مسائل پیچیده تاریخ تفکر بشریست. چون که رابطه میان آنها هرگز آرام و صلح آمیز نبوده؛ بلکه همیشه پر تعارض و جدال آمیز بوده است. محبت و عشق ورزیدن نیز معلول شناخت است؛ از این رو عشق حالتیست که در دل یک موجود ذی شعور نسبت به چیزی که با وجود و تمایلات و نیازهایش تناسب دارد پدید می آید؛ لذا در موجودات ذی شعور، جذب و انجذاب وجود دارد و عنصر شناخت در آن نقش مهمی ایفا میکند. قلب انسان تا می تپد عشقی میجوید و زندگی بدون عشق بی معنا و برابر با مرگ است. بعضی از عرفا معتقدند عشق راه رسیدن به خدا است و برترین معرفت و عبادت را معرفت و عبادت عاشقانه برشمرده اند.