مقدمه :
بنا به تعریف جان دیویی اگر بخواهیم تعلیم و تربیت را به عنوان جریان تشکیل گرایشهای اساسی، عقلانی و عاطفی نسبت به طبیعت و همنوعان تلقی کنیم در این صورت ممکن است فلسفه را به صورت تئوری کلی یا اساس نظری تعلیم و تربیت تعریف کنیم(باقری و عطاران، ۱۳۷۶، ص۱۱۶). بنابراین می توان بررسی و تبیین ارتباط بین مباحث مربوط به آموزههای فلسفی (متافیزیک، معرفتشناسی و ارزش شناسی) و مسائل تعلیم و تربیت (اهداف، محتوا و روشهای تعلیم و تربیت) را یکی از کارکردهای اساسی و مفروض فلسفه تعلیم و تربیت، به حساب آورد(سجادی، ۱۳۸۰،ص۹).یکی از این آموزه های فلسفی که در تعلیم و تربیت حائز اهمیت بوده و در استنتاج اهداف و برنامه های تربیتی نقشی بس شگرف دارد؛ مبانی ارزش شناسی است که مشتمل بر دو حوزه اخلاق و زیبایی شناسی است. اصطلاح زیبایی شناسی[۱] برای اولین بار در قرن هیجدهم توسط بومگارتن به کار رفت تا اهمیت شناختی را که به واسطه حواس به دست می آید، نشان دهد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.